خلاصه قسمت دوم (۲) مختارنامه

خلاصه قسمت دوم ۲ مختارنامه

خلاصه قسمت دوم ۲ مختارنامه

مختار با کمک کیان لباس رزم پوشیده و خود را برای امنیت شهر آماده می کند.

در یکی از معابر مدائن، مزدوری شامی قصد عوام فریبی دارد

و مردم را با اغراقهای عجیب و غریب از لشکر شام می ترساند و هدفش این است

که مردم را بشوراند . مختار از راه رسیده و به کیان دستور می دهد مزدور شامی را دستگیر کند.

سپس با قدرت برای روشنگری مردم سخنرانی می کند و در آخر اعلان می کند که با هر خائنی به شدت برخورد خواهد کرد….

در معبری دیگر عده ای از خوارج به طرفداری از حراج بن سنان قصد آشوبگری دارند.

عده ای از مردم با آنها درگیر می شوند، مختار و کیان و همراهانش از راه می رسند

سرکردۀ خوارج مناظره ای را با مختار آغاز می کند

که مختار جوابهای دندان شکن به او می دهد.

او که به شدت عصبانیست شمشیر می کشد و مختار را دعوت به جنگ با خود می کند

که مختار با تازیانه اش شمشیر را از دستان او می قاپد. سپس همه شان را دستگیر می کند.

نزاع دیگری در بازار رنگرزان به راه افتاده، بهرام رنگرز که از عجمان دیلمی است

با اعراب حضرمی که اُمویند درگیر شده، مختار می آید و اعلان می کند که این نزاع جنگ با فرماندار است

و همه آنها را دستگیر می کند، بهرام که علویست از مختار گله می کند که چرا تر و خشک را با هم می سوزاند

عرب حضرمی نیز به مختار هشدار می دهد که معاویه پیروز این میدان است و این تلاشها بی فایده است.

مختار و کیان با پشت سر گذاشتن روزی سخت وارد کوشک سفید می شوند

عموی مختار با جـمعی از فرماندهان سپاه امام در باب آذوقه رای زنی می کند. فرمـاندهان می روند

سعید از عملکرد برادر زاده اش بسیار خرسند است سپس به مختار می فهماند

که کیان ، جاریه را از او خواستگاری کرده است، مختار تعجب می کند.

از کیان می خواهد شب به خانه اش آمده و جواب قطعی را از زبان خود جاریه بشنود

شب در خانۀ مختار، جاریه با تندی به کیان توهین کرده و او را رد می کند. مختار از رفتار خواهرش عصبانی شده و قصد دارد او را تنبیه کند

جاریه به تندی بر مختار نیز می تازد و عجم را حقیر شمرده، مختار نیز جواب او را می دهد

ناریه همسر مختار وساطت می کند امّا مختار از اینکه می داند

جاریه خواهان عمر سعد است به شدت عصبانی ست و از ناریه رنجیده خاطر است

او پیش کیان برگشته تا با او درد دل کندکه ناگاه متوجه می شود

کیان رفته و کسی که جای کیان نشسته کسی نیست جز عمرسعد.

مختار با دیدن عمرسعد به شدت خشمگین شده و بر او شمشیر می کشد،

ناریه و جاریه، زربی (غلام مختار) را به دنبال سعید می فرستند.

عمر هدفش را از آمدن به خانۀ مختار خواستگاری از جاریه  می داند،

مختار با شمشیر ضربه ای به او می زند، عمر چاره ای ندارد جز آنکه از خودش دفاع کند

او نیز خنجرش را از غلاف در آورده. قصد کشتن همدیگر را دارندکه سعید وارد می شود.

با ورود سعید نزاع تمام می شود، سعید به عمرسعد مشکوک است

و در تعجب است که او چگونه بی اذن وارد کوشک شده است، او را دستگیر می کند

تا حقیقت را کشف کند. مختار از عمویش می خواهد رسیدگی در این موضوع را به او بسپارد

سعید به شرط آنکه مختار، عمر را نکشد رضایت می دهد.

دانلود تیتراژ ابتدایی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۸۱M

دانلود تیتراژ پایانی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۵۴M

********** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج **********

خلاصه قسمت اول (۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوم (۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سوم (۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهارم (۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پنجم (۵) مختارنامه

خلاصه قسمت ششم (۶) مختارنامه

خلاصه قسمت هفتم(۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هشتم(۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نهم(۹) مختارنامه

خلاصه قسمت دهم(۱۰) مختارنامه

خلاصه قسمت یازدهم(۱۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوازدهم(۱۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سیزدهم(۱۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهاردهم (۱۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پانزدهم (۱۵) مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم(۱۶)مختارنامه

خلاصه قسمت هفدهم(۱۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هجدهم (۱۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نوزدهم (۱۹) مختارنامه

خلاصه قسمت بیستم (۲۰) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و یکم (۲۱) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و دوم (۲۲) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و سوم (۲۳) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و چهارم (۲۴) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و پنجم (۲۵) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و ششم(۲۶) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هفتم(۲۷) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هشتم(۲۸) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و نهم(۲۹) مختارنامه

خلاصه قسمت سی ام (۳۰) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و یکم (۳۱) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و دوم (۳۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و سوم (۳۳) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

التماس دعا

درباره‌ی نیاز جهان

موارد جالب

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم ۳۴ مختارنامه ابن حُرّ به لشکر مصعب پیوسته و مصعب …

2 نظر

  1. خدا خیرت بده
    من که خیلی استفاده کردم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *