دانلود نوحه یا شیعتی باسم کربلائی

دانلود نوحه یا شیعتی باسم کربلائی

دانلود نوحه یا شیعتی باسم کربلائی

​چون محمد حنفیه، تصمیم امام را در مورد بیرون رفتن از مدینه متوجه شد،

ولی نمی‌دانست کجا می‌رود؛ به آن حضرت گفت: برادر جان! تو پیش من محبوب‌ترین و عزیزترین مردمی.

خیرخواهی‌ام را جز برای تو ذخیره نمی‌کنم و تو شایسته‌ ترین افراد به نصیحت منی.

تا می‌توانی از بیعت با یزید و شهرها فاصله بگیر و نامه‌هایت را برای مردم بفرست و آنان را به خویش دعوت کن.

اگر مردم با تو و به نفع تو بیعت کردند، خدا را بر این نعمت شکر کن و اگر دور کس دیگری جمع شدند،

با این کار، خداوند از دین و عقل تو نکاسته و از جوانمردی و برتری تو چیزی کم نشده است بیم آن دارم که وارد

یکی از این شهرها شوی و مردم دچار اختلاف شوند، گروهی با تو و گروهی بر تو. آنگاه بین آنان درگیری پیش آید

و تو اولین کسی باشی که آماج نیزه‌ ها قرار گیرد و بهترین این امت از نظر جان و پدر و مادر

خونش پایمال‌تر و خاندانش ذلیل‌تر از دیگران گردد.

محمد، با این سخن دلسوزانه، عواطف سرشار خود را که پر از دوستی و احترام نسبت

دانلود نوحه یا شیعتی باسم کربلائی

به برادرش بود، ابراز داشت. امام به سوی او توجه فرمود و محمد گفت:

«به شما پیشنهاد می‌کنم که تا می‌توانی از بیعت با یزید بن معاویه

و از سرزمین‌های مختلف، دور شوی و سپس فرستادگان خود را برای مردم بفرستی،

پس اگر با تو بیعت کنند، خداوند را بر آن، سپاس گویی و اگر برگرد کسی غیر از تو جمع شوند، خداوند

نه دین تو را بدان سبب ناقص می‌گرداند، نه عقل تو را، نه بزرگواری و نه فضیلتت را، من بر تو می‌ترسم

که به شهری از این شهر‌ها وارد شوی و مردم اختلاف پیدا کنند؛ گروهی همراه تو باشند

و گروه دیگر بر علیه تو، آنگاه با هم به زد و خورد بپردازند و تو نخستین هدف نیزه‌ها گردی،

در آن صورت، بهترین همه این امت از حیث خود و پدر و مادر، خونش ضایع‌ترین و خاندانش، خوار‌ترین می‌شوند…»

حسین (ع) به او فرمود: کجا بروم برادر؟! گفت:

در مکه فرود آی. اگر جایگاهت امن بود که راه همین است

وگرنه به ریگزارها و شکاف کوه‌ها پناه ببر و از شهری به شهری تا

ببینی کار مردم به کجا می‌انجامد. اگر تو به موضوع روی‌آوری، رای تو درست‌تر خواهد بود. فرمود:

برادرم! نصیحت کردی و مهربانی نمودی. امید دارم که فکر تو درست و موفقیت‌آمیز باشد.

دانلودنوحه یا شیعتی باسم کربلائی

التماس دعا

درباره‌ی نیاز جهان

موارد جالب

دانلود گفت بابا به خدا بعد تو من خار شدم حاج باسم کربلایی

گفت بابا به خدا بعد تو من خار شدم

گفت بابا به خدا بعد تو من خوار شدم به اسیری به سر کوچ و بازار شدم باز مرغ دل من ناله و افقان دارد

یک نظر