خلاصه قسمت چهارم (۴) مختارنامه

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامه

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامهبروزرسانی ۹۶/۰۶/۰۶

پانزده سال گذشته است، مختار دچار کابوس شده،

خود را در بیابانی گرفتار می یابد تعدادی اشباح با چهره های کریه و ترسناک به دنبال او هستند

مختار از آنها می گریزد تا اینکه به پرتگاهی رسیده و چاره ای ندارد

مستأصل نام « علی» را فریاد می زند

همسر دومش «عُمره» دختر فرماندار کوفه از جانب معاویه(نعمان بن بشیر) که از دوستداران آل علی ست

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامه

او را از خواب بیدار می کند، کابوسها مدتهاست که خواب خوش را ازمختار گرفته است….

مختار کره اسبی زیبا را پرورش می دهد نام او را دُلدُل (اسب حضرت علی) گذاشته

عمره از مختار می خواهد خودش را برای پذیرایی از مهمانان آماده کند

مهمانانی که مختار از آنها متنفر است عمرسعد و جاریه قرار است

به خانه اش در لفقا بیایند. مختار بر لب حوض نشسته، ناگهان خود را تشنه در بیابانی می یابد

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامه

عمویش سعید با مشکی آب بر دوش، بی اعتنا از کنارش می گذرد مختار از او آب می خواهد

امّا سعید صاحب آب را امام حسن می داند که جگرش با زهر مسموم شده

مختار دوباره از عمویش آب می خواهد، سعید به مختارمیگوید

که از خود امام حسن آب بخواهد مختار فریاد می زند که از امام شرم دارد

ناگهان به خود می آید. این حالش از چشمان عمره پنهان نمی ماند.

عمرسعد و جاریه از راه می رسند، مختار با چهره ای گرفته به استقبالشان می رود

عمر و مختار همدیگر را در آغوش می گیرند حال آنکه از یکدیگر متنفرند

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامه

جاریه نیز با چهره ای نادم از برادرش حلالیت می طلبد. در تمام حرکات عمرسعد تظاهر دیده می شود

مختار از متظاهر بودن عمر دیگر دلش بهم آمده و پوزخند می زند و سعی دارد دوباره عمر را به خاطر اُموی بودن متهم کند

امّا عُمره با زیرکی درگیری لفظی بین مختار و عمر را می گیرد. مختار می خواهد بداند هدف عمر از آمدن به خانۀ او چیست

و زیر زبان عمر را می کشد، حدسش درست از آب در می آید، عمر سعد به پدر زن مختار که از مقربان خلیفه است

اشاره می کند. عمره می پندارد با این رابطه هم مختار هم خودش می توانند به رویاهایشان دست یابند

ناگهان زربی خبر آمدن کیان را به مختار می دهد

او با همسرش « شیرین بانو» آمده و حامل خبری برای مختار است.

خبرمرگ معاویه. عمر فکر می کند مختار برای آزار او، کیان را دعوت کرده است

مختار خبر مرگ معاویه را به او می دهد. عمر و جاریه باور نمی کنند

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامه

عمر از شدت عصبانیت که البته کنایه های مختار آن را مضاعف کرده بود

به حالت قهر با جاریه می روند. مختار نیز اعتنائی نمی کند. عمره به شدت از مختار عصبانی شده

که چرا با مهمانان این چنین رفتار کرده است و مختار برایش توضیح    می دهد

که هدف عمرسعد از این مهمانی چه بوده است و اینکه به مختار پیشنهاد کرده

خلاصه قسمت چهارم ۴ مختارنامه

در ازای جهاز عمره فرمانداری کوفه را از پدر زنش بخواهد و فرمانداری بر مُلک ری را نیز حق دلاّلی اش می خواسته!

مختار از اینکه معاویه بر سر پیمان خود نمانده و یزید پسرش را جانشین خود کرده ناراضیست به عمره می گوید

که نعمان باید خود را کنار بکشد

زیرا او دیگر نمی تواند سکوت کند و می خواهد وارد میدان شود

عمره از اینکه بین پدر و همسرش قرار گرفته بسیار نگران است و نمی داند فرجام این ماجرا به کجا خواهد کشید.

دانلود تیتراژ ابتدایی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۸۱M

دانلود تیتراژ پایانی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۵۴M

********** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج **********

خلاصه قسمت اول (۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوم (۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سوم (۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهارم (۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پنجم (۵) مختارنامه

خلاصه قسمت ششم (۶) مختارنامه

خلاصه قسمت هفتم(۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هشتم(۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نهم(۹) مختارنامه

خلاصه قسمت دهم(۱۰) مختارنامه

خلاصه قسمت یازدهم(۱۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوازدهم(۱۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سیزدهم(۱۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهاردهم (۱۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پانزدهم (۱۵) مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم(۱۶)مختارنامه

خلاصه قسمت هفدهم(۱۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هجدهم (۱۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نوزدهم (۱۹) مختارنامه

خلاصه قسمت بیستم (۲۰) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و یکم (۲۱) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و دوم (۲۲) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و سوم (۲۳) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و چهارم (۲۴) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و پنجم (۲۵) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و ششم(۲۶) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هفتم(۲۷) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هشتم(۲۸) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و نهم(۲۹) مختارنامه

خلاصه قسمت سی ام (۳۰) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و یکم (۳۱) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و دوم (۳۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و سوم (۳۳) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

التماس دعا

درباره‌ی نیاز جهان

موارد جالب

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم ۳۴ مختارنامه ابن حُرّ به لشکر مصعب پیوسته و مصعب …

یک نظر