خلاصه قسمت هفتم ۷ مختارنامه
عدّه ای سوار بر اسب در لباس علویان وارد کوفه می شوند
مردم فکر می کنند اما حسین به کوفه رسیده، جماعت زیادی به استقبالشان می روند
و بر سواران گل می ریزند. بن حریث به نعمان خبر می دهد که حسین وارد کوفه شده و در راه دارالاماره است
نعمان پریشان و متعجب است که چطور نامۀ مسلم بن عقیل دیروز به حسین فرستاده شده
و حسین امروز به کوفه رسیده و بن حریث را به دلیل عدم کفایت شماتت می کند…
سواران جلوی دارالاماره می رسند، نعمان دروازه را باز نمی کند
ابن زیاد نقاب از چهره برداشته، همه تعجب می کنند و متوجه می شوند
که او ابن زیاد است نه امام حسین. در کاخ همه از حیلۀ ابن زیاد حیرت زده اند
ابن زیاد، نعمان را بی کفایت دانسته و قصد دارد از او استفاده کند
تا به مختار برسد. نعمان به ابن زیاد می گوید که از او به عنوان گروگان استفاده نکند
خلاصه قسمت هفتم ۷ مختارنامه
زیرا مختار برای جان او ارزشی قائل نیست و دُم به تله نمی دهد.
ابن زیاد مجاب می شود. سپس به بن حریث که در سِمَت خود باقی مانده است
می سپارد تا همۀ سران کوفه اعم از مخالف و موافق را برای شام دعوت کند و تأکید بر حضور عمرسعد دارد.
مختار از کوفه خارج شده تا از قبایل عرب برای حسین بیعت بگیرد
یکی از این قبایل، قبیلۀ ابوذاکر است، او از هم رزمان پدر مختار بوده ،او و قبیله اش با مختار بیعت می کنند.
ابن زیاد در مسجد کوفه بر منبر سخنرانی می کند
او قیام حسین (ع)را بدعت شمارده و مردم کوفه را در استقبال از حسین(ع) خاطی دانسته و آنها را تهدید می کند
تا زودتر اشتباهشان را جبران کنند، او با سخن از لشکر یزید قصد ارعاب مردم را دارد
عمرسعد و شـمر نیز در مسجد حضور دارند
پس از سخنرانی ابن زیاد و ترک منبر، میثم تمّار که از شیعیان مخلص و از یاران علی (ع) بوده
لب به اعتراض می گشاید. او کوفیان را متهم می کند که چرا بر پسر مرجانه تعرض نکردند
او افشاگری کرده و از مردم می خواهد فریب حقه های ابن زیاد را نخورند
ابن زیاد در بیرون از مسجد به سخنان میثم گوش می دهد سپس عصبانی شده و دستور به دستگیری میثم می دهد.
مختار این بار به قبیلۀ «حدید» رفته و از او می خواهد با حسین بیعت کند،
حدید نا امید است و این نبرد را بی فایده می داند، او کوفیان را مردمی خائن دانسته
و دل خوشی از آنها ندارد، مختار سعی دارد او را قانع کند امّا حدید دلایل خودش را دارد مختار با ناراحتی قصد رفتن دارد
که حدید در آخرین لحظات تصمیم خود را می گیرد و با مختار بیعت می کند.
میثم را دست بسته به نزد ابن زیاد در قصر می آورند، ابن زیاد در جلوی حضار او را تحقیر می کند
خلاصه قسمت هفتم ۷ مختارنامه
امّا جوابهای دندان شکن میثم در دفاع از خود و حقانیت شیعه ابن زیاد را عصبانی می کند
و بر دهان میثم می کوبد و او را زندانی می کند.
عمرسعد نیز از همراه شدن با ابن زیاد دلسرد است امّا ابن زیاد با هشیاری دست بر نقطه ضعف او یعنی پادشاهی بر مُلک ری می گذارد
و با این وعده عمرسعد را با خود همراه می کند، عمرسعد نگران از فعالیتهای مختار و نفوذ اوست
ابن زیاد از عمر می خواهد مختار را سر به نیست کند.
دانلود تیتراژ ابتدایی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۸۱M
دانلود تیتراژ پایانی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۵۴M
********** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج **********
خلاصه قسمت چهارم (۴) مختارنامه
خلاصه قسمت هفتم ۷ مختارنامه
خلاصه قسمت یازدهم(۱۱) مختارنامه
خلاصه قسمت دوازدهم(۱۲) مختارنامه
خلاصه قسمت سیزدهم(۱۳) مختارنامه
خلاصه قسمت چهاردهم (۱۴) مختارنامه
خلاصه قسمت پانزدهم (۱۵) مختارنامه
خلاصه قسمت شانزدهم(۱۶)مختارنامه
خلاصه قسمت هفدهم(۱۷) مختارنامه
خلاصه قسمت هجدهم (۱۸) مختارنامه
خلاصه قسمت نوزدهم (۱۹) مختارنامه
خلاصه قسمت بیستم (۲۰) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و یکم (۲۱) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و دوم (۲۲) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و سوم (۲۳) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و چهارم (۲۴) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و پنجم (۲۵) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و ششم(۲۶) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و هفتم(۲۷) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و هشتم(۲۸) مختارنامه
خلاصه قسمت بیست و نهم(۲۹) مختارنامه
خلاصه قسمت سی ام (۳۰) مختارنامه
خلاصه قسمت سی و یکم (۳۱) مختارنامه
خلاصه قسمت سی و دوم (۳۲) مختارنامه
خلاصه قسمت سی و سوم (۳۳) مختارنامه
خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه
التماس دعا