خلاصه قسمت شانزدهم(۱۶)مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم ۱۶ مختارنامه

در کاخ عبدالله زبیر راجع  به آشفتگی های کوفه سخن می گویند

عبدالله مختار را برای امارت کوفه انتخاب می کند، بن مطیع نیز از این انتخاب راضی ست

مخصوصاً اینکه توابین نیز از دوستان مختار هستند

و مختار می تواند آنها را کنترل کند. امّا مختار دست رد به سینه عبدالله می زند، حضّار تعجب کرده اند

عبدالله نیز خشمگین می شود، مختار به عبدالله می گوید که قصد دارد در مکّه بماند

و به عنوان جنگجو در خدمت آل زبیر باشد و خود را سیاستمدار قابلی نمی بیند

قاصدی خبر می آورد که کوفیان با عامر بن مسعود بیعت کرده اند، امّا عبدالله او را لایق نمی داند.

مختار برای آخرین بار بر کعبه طواف می کند

همچنین یکی از دوستان خود (ازکوفیان) را می بیند او به مختار می گوید که زودتر به کوفه برود

زیرا مردم کوفه از بین بد و بدتر مجبور شدند بد را انتخاب کنند و از آنجا که سلیمان هم میلی به حکومت نشان نداده

مختار با طرفداران زیادی که در کوفه دارد می تواند حاکمیت کوفه را در دست بگیرد.

خلاصه قسمت شانزدهم ۱۶ مختارنامه

عبدالله از جواب رد مختار بو برده که او نقشه ای در سر دارد پس به مأمورینش دستور می دهد تا مختار را دستگیر کنند.

مختار با حیله ای از مکّه می گریزد و مأموران عبدالله چند نفررا که شبیه لباس مختار را بر تن داشتند

به جای خود مختار دستگیر می کنند. عبدالله عصبانی شده و تازه می فهمد از مختار رو دست خورده است

جعفر پیشنهاد می دهد که مادر مختار در طائف است و با دستگیری مادرش می توانند مختار را به دام بیندازند.

توابین در خانۀ سلیمان صرد خزاعی جمع شده اند، سلیمان سخنرانی می کند

درحالیکه سخنانش سراسر ندامت و پشیمانی ست، او قصد جهاد و قصاص قاتلین حسین(ع)

را داردو با زبیریان کاری ندارد زیرا عامربن مسعود هنوز موضعش را با توابین مشخص نکرده

کیان و بن کامل در مجلس او حضور دارند، کیان آرزو می کند که ای کاش مختار در کوفه بود

بن کامل نیز از سخنان سلیمان وحشت کرده و جهاد او را خودکشی می داند.

شمر و عمرسعد به دارالاماره کوفه به نزد عامر بن مسعود می آیند

تا با زبیریان بیعت کنند و از گزند توابین که هدفشان کشتن قاتلین حسین (ع) است

در امان بمانند، عامر نیت آنها را فهمیده امّا بیعت آنها را می پذیرد همچنین به آنها گوشزد می کنند که از چشم انظار دور بمانند.

در کاخ زبیریان برای عبدالله خبر می آورند که مختار و مادرش در طائف نیستند

عبدالله تازه فهمیده مختار از خیلی وقت پیش برای این روزها نقشه کشیده

خلاصه قسمت شانزدهم ۱۶ مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم ۱۶ مختارنامه

سلیمان در کوفه از اینکه زبیریان با قاتلین حسین (ع) بیعت کرده به شدت خشمگین است

بر منبر مسجد کوفه رفته و با مردم سخن می گوید. عبدالله مشاورش بن یزید و ابراهیم نوۀ طلحه را راهی کوفه می کند

تا عامر را عزل کرده، مناصب را تقسیم کند و مجالی به مختار ندهد.

بن کامل در مسجد کوفه پای سخنان سلیمان نشسته، کیان وارد می شود

و آهسته به بن کامل خبر فرار مختار از مکّه را می دهد و اینکه او راهی کوفه است، بن کامل خوشحال می شود.

دانلود تیتراژ ابتدایی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۸۱M

دانلود تیتراژ پایانی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۵۴M

********** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج **********

خلاصه قسمت اول (۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوم (۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سوم (۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهارم (۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پنجم (۵) مختارنامه

خلاصه قسمت ششم (۶) مختارنامه

خلاصه قسمت هفتم(۷) مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم ۱۶ مختارنامه

خلاصه قسمت هشتم(۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نهم(۹) مختارنامه

خلاصه قسمت دهم(۱۰) مختارنامه

خلاصه قسمت یازدهم(۱۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوازدهم(۱۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سیزدهم(۱۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهاردهم (۱۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پانزدهم (۱۵) مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم(۱۶)مختارنامه

خلاصه قسمت هفدهم(۱۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هجدهم (۱۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نوزدهم (۱۹) مختارنامه

خلاصه قسمت بیستم (۲۰) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و یکم (۲۱) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و دوم (۲۲) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و سوم (۲۳) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و چهارم (۲۴) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و پنجم (۲۵) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و ششم(۲۶) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هفتم(۲۷) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هشتم(۲۸) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و نهم(۲۹) مختارنامه

خلاصه قسمت سی ام (۳۰) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و یکم (۳۱) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و دوم (۳۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و سوم (۳۳) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

التماس دعا

About نیاز جهان