خلاصه قسمت چهاردهم (۱۴) مختارنامه

خلاصه قسمت چهاردهم ۱۴ مختارنامه

نجده بن عامر وارد کاخ زبیریان شده و از دیدن تخت عجیب و غریب عبدالله و تخت گردانش حیرت کرده

مختار پس از آنکه او را دست انداخته تا تحقیرش کند و حسابی نجده بن عامر را عصبانی کرده قبول می کند

با خوارج بیعت کند به شرط آنکه هر چی می گوید آنها فرمانبردار باشند.

دو لشکر شامیان و زبیریان در برابر هم ایستاده، مختار، مصعب، عبدالله و منذر از یک سو

حصین بن نمیر و فرماندهانش از سوی دیگر. حصین بن نمیر جلو آمده و شروع به رجز خوانی می کند

مصعب عصبانی می شود و می خواهد به میدان رود، عبدالله مخالفت می کند

زیرا مصعب فرماندۀ جناح راست سپاهش است، منذر از عصبانیت مصعب تحریک شده

و تصمیم می گیرد به میدان برود، مصعب شمشیر پدرشان را به منذر می دهد.

خاشعه همسر منذر در کعبه مشغول طواف است و برای پیروزی جنگ دعا می کند.

حصین بن نمیر بعد از رجزخوانی به سوی لشکرش بر می گردد

حال منذر به میدان آمده و رجزخوانی می کند، حصین یکی از جنگاورانش را برای نبرد با او می فرستد

آنها مبارزه کرده، منذر حریفش را از اسب پرت کرده خود نیز پیاده می شود

در آخرین لحظات فکر می کند بر حریف پیروز شده، غفلت می کند و حریفش با خنجری او را می کشد

منذر قبل از مرگش نیز با ضربه ای حریفش را هلاک می کند. مصعب عصبانی و بغض کرده، پشیمان است

که چرا خود به میدان نرفته است، بن مطیع اجازه می خواهد به میدان رفته انتقام خون منذر را بگیرد

که مختار مهلت نداده و خودش ناشناس به میدان می رود، حصین بن نمیر یکی از قویترین جنگاوران خود را می فرستد

پس از رجز خوانی مختار به همراه اسبش و با یک حرکت شمشیر از روی حریفش پریده و او را هلاک می کند

خلاصه قسمت چهاردهم ۱۴ مختارنامه

سپس شمشیر مندر را بر می گرداند. حصین بن نمیر مختار را شناخته و از مهارت او در جنگاوری حیرت زده شده

کوس خاموش باش جنگ را می زنند، جنازۀ منذر را به کعبه آورده و بر آن نماز می خوانند

مختار به عبدالله می گوید که حصین قصد عقب نشینی ندارد پس بهتر است با جنگهای ایذایی لشکر او را تحت فشار قرار دهند.

شب، لشکریان زبیری در کعبه خفته، برخی بیدارند و از رشادتهای مختار در میدان جنگ سخن می گویند

مختار در گوشه ای نشسته و زمزمه ها را می شنود، ناگهان در خیال خود می بیند

که حاکم کوفه شده و عده ای از قاتلین امام حسین را به بند کشیده، ابن زیاد، عمرسعد، شمر جزء آنها هستند

می خواهند آنها را در دیگ های آب جوش بیندازند. با مشاهدۀ گلوله های آتشین که شامیان با منجنیق به سوی کعبه پرتاب می کردند

به خود آمده، سراسیمه سربازان خفته را بیدار می کند تا هلاک نشوند،

اوضاع آشفته شده، کعبه آتش گرفته و درحال سوختن است

نجده بن عامر مختار را از بابت غفلت از شبیخون شامیان سرزنش می کند، مختار آشفته و عصبانی او را از خود دور می کند.
عبدالله با مشاهده گلوله های آتشین به شدت ترسیده، مصعب نیز می آید

و هشدار می دهد که مختار فرماندۀ با کفایتی نیست، عبدالله حیران ، باور نمی کند

که کعبه در حال سوختن است، او تازه فهمیده معجزه ای در کار نیست

خلاصه قسمت چهاردهم ۱۴ مختارنامه

وحشتناک ترین پیامد سوختن کعبه برای عبدالله آن است که دیگر نمی تواند با حیله هایش مردم را فریب دهد و به اطاعت از خود وادار کند.

مختار عده ای از سربازان را مأمور می کند تا آتش را خاموش کنند، عبدالله به مختار دستور می دهد

نگذارد آتش خاموش شود، زیرا با سوختن کعبه به مردن نشان می دهد که یزید کفر مطلق است

مختار از طرز تفکرات عبدالله عصبانی می شود. با سربازان تلاش می کند تا آتش را خاموش کنند

ناگهان رعد و برق زده و باران شروع به باریدن می کند. عبدالله و مصعب حیرانند.

دانلود تیتراژ ابتدایی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۸۱M

دانلود تیتراژ پایانی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۵۴M

********** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج **********